کد مطلب:53272 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:261

وسعت دانش امام علی











شیعیان بر این عقیده هستند كه دانش پیشوایان مذهبی و پیغمبران سرّی و پوشیده است و خدا آن را به وسیله ی وحی جهت آنها آشكار می سازد و هر پیغمبری در دم مرگش آن علوم را به جانشین خود واگذار می كند.

امام علی (ع) خودش می فرماید: «پیغمبر اسلام در دم واپسین هزار باب علم در گوشی به من آموخت كه هر باب شامل هزار باب دیگر از نوع خودش بود.»

البته نظریه های او درباره ی توحید (یكتاپرستی) و خلقت انسان، آسمانها، كره ی زمین، ستارگان، خورشیدها، ابرها، رعد و برق آسمان، فلسفه ی تاریخ، تكامل نژادی، چگونگی رشد و نمو گیاهان، خلقت طاوس، خفاش و علاوه بر اینها شرح و تفسیر قرآن مؤید گفته ی اوست كه در بالا ذكر شد.

تمام سخنرانی و نامه هایش خطاب به مأمورین دولتی و فرمانداران در كتابی به نام (نهج البلاغه) جمع آوری گردیده كه در حقیقت دومی قرآن است (از لحاظ هدایت مردم به راه راست بعد از قرآن قرار داد) قرآن كلام خداست و قسمت اعظم آن شامل شاخه هایی از علوم است مثل

[صفحه 149]

الهیات، علم الاجتماع (علم پیدایش و رشد جامعه، اقتصاد و غیره است). این كتاب مقدّس (قرآن) لازم است توسط مردی دیندار و دانشمند تفسیر و تعبیر گردد و نهج البلاغه كار بزرگ امام علی است كه قسمتی از مفاهیم بزرگ قرآن را بیان می كند.

آن پایین تر از كلام خدا و مافوق كار بشر است. امام علی (ع) پدر عرفان بود و بسیاری از متصوفین اسلامی مرامهای اخلاقی خود را بر دانش امام علی (ع) استوار ساخته اند.

قضاوت ها و احكام دینی صادره از او مورد پیروی و اطاعت خلفای سابق بود، به طوری كه خلیفه ی دوم عمر اغلب می گفت: «هر آینه علی نبود من گمراه شده بودم.»[1] .

زمانی كه از او پرسیده شد كه كدام عدد بر اعداد بین یك و ده قابل تقسیم است، او فوراً جواب داد: تعداد روزهای سال را در روزهای هفته ضرب كنید، حاصل ضرب شماره ی مطلوب است: 2520=7×360.

دفعه ی دیگر سه نفر آمدند و گفتند تعداد هفده نفر شتر بایستی به این طریق میان ما سه نفر تقسیم گردد كه نصف آن به یكی و ثلث آن (یك سوم) به دیگری و یك نهم شترها به نفر سومی تقسیم شود. چگونه شترها را زنده میان خودمان تقسیم كنیم؟

امام علی یكی از شترهای خودش را به شتر آنها اضافه كرد و فرمود: حالا نصف شترها كه نه نفر است و یك سوم آنها كه شش نفر

[صفحه 150]

است و یك نهم شترها كه دو نفر است بین خود تقسیم نمایید (17=2+6+9). سپس شتر خودش را پس گرفت.

البته آن در حقیقت یك شاهكار علمی بود اما دانش الهیات به او اهمیت بیشتری داده است، زیرا دانش مبنی بر توحید، با اخلاق و پرهیزكاری به هم پیوسته است و به ندای وجدان متأثر شده و در نتیجه وعده و امیدواری صلح و آرامش می دهد آن علم نه مخرّب است و نه خانه برانداز زیرا اساس آن بر روی مادیات بنا نشده است.

البته اسلام اینگونه آموزش و پرورش (آموزش و پرورشی كه برای روشن كردن فكر باشد نه برای مقاصد مادی) را پیشنهاد می نماید و در وهله ی اول انسان از صفات زشت پاك می شود و سپس به او علم و حكمت آموخته شده تا به نوع بشر خوبی كند.

قرآن می گوید: «اوست كه میان بدویان (مردم بی سواد و عامی) پیغمبری از خودشان فرستاد كه اول آیه های وی بر ایشان بخواند و پاكشان كند و سپس كتاب و حكمت به آنها آموزد و اگرچه از پیش در گمراهی آشكار بوده اند (سوره ی جمعه، آیه ی 2).»

اخیراً از آمریكا خبر می رسد كه چند تن از دانش آموزان 14 و 15 ساله با تفنگ به همشاگردیهای خود در كلاس درس حمله ور شده و تعدادی را كشته اند و دادستان از كشیش محل خواسته است تا برای اصلاح وضع موجود چاره ای بیاندیشد زیرا مقامات دولتی نمی توانند جلو آن را بگیرند.

اگرچه به علت شیوع بیش از حدّ فحشا و میخوارگی و آزادیِ بی بندوبار میان مردم،اصلاح این وضع دیر شده است اما دیر باشد به از این كه هیچ نباشد.

به منظور تخفیف یافتن چنین اعمال شرارت آمیز میان نوجوانان

[صفحه 151]

اولاً مربیان آموزش و پرورش لازم است اندیشه ها و فرهنگ ادیان الهی را از لحاظ قیود اخلاقی و صفات انسانی در برنامه ی مدارس داخل كنند و ثانیاً فیلم سازان و مدیران روزنامه ها بایستی در ساختن فیلمهای مهیّجِ شهوت و نوشتن داستانهای انحرافی تجدید نظر نمایند.

زیرا تلویزیون و مجلات در حقیقت مربیان جامعه هستند و نقش مهمی در آموزش و پرورش مردم بازی می كنند.

همان طور كه اروپا در اثنای جنگهای صلیبی از تمدن اسلام بهره كافی برد، دنیای غرب در حال حاضر چاره ای ندارد تا با مراكز روحانی جهان در تماس بوده و چاره ی آن را جویا شود.

در حال حاضر آغاز كار تبادل نظر بین تمدنهاست، به جرأت می توان گفت كه گفتار و كردار امام علی (ع) بهترین راهنما برای گسترش عدالت و آرامش در جهان می باشد.

اینجانب تعدادی از كلمات علمی و موجز امام علی را تقدیم می كنم تا همه او را بهتر شناخته و به پیروی از آن حضرت رغبت نمایند.

1- امام علی فرمود: «هر كس كه متصدی امور مردم باشد و آن را ضایع گذارد، خداوند او را ضایع خواهد كرد.»

2- «بدترین مردم، كاسب و پیشه ور خائن و متقلّب است.»

3- «فقر مرگی است بزرگتر و كمی اولاد آسایش است. نیمی از زندگی اقتصاد و میانه روی است و كسی كه بر اقتصادش نظارت كند، دچار فقر نخواهد شد.»

4- از پر خوری بپرهیزید زیرا موجب امراض و ناخوشی می گردد.»

5- «سستی و اظهار ناتوانی برای ملت مصیبت است و در برابر درد و رنج

[صفحه 152]

صبر كردن و بر علیه مشكلات مبارزه كردن جرأت و شهامت است.»

6- «از شهوات پست و زشت خود را پاك كنید تا نزد خدا به درجات عالی برسید.»

7- «تساوی با یكدیگر را حفظ كنید و آتش اختلاف را با یكدیگر دامن نزنید زیرا قلبها همیشه آمادگی دارند تا اختلاف كنند.»

8- «مردم را از روی میل بپذیرید، با خوشرویی و اطمینان با آنان برخورد كنید و نسبت به آنها متواضع باشید.»

9- «نادانی با شش خصلت شناخته می شود (آشكار می گردد):

1) خشم بدون تقوی و پرهیزكاری (انسان پرهیزكار خشم خود را فرو می خورد)

2) سخن بیهوده گفتن

3) بی جا بخشش نمودن

4) نتواند با دوست از دشمن صحبت كند.

5) اسرار را فاش كردن

6) به همه كس اطمینان داشتن

10- «مزد كارگر را قبل از اینكه عرقش بخشكد بپردازید.»

11- «بزرگترین گناه، ظلم و تعدّی است.»

12- «بالاترین فضیلت انسان دوری كردن از آزار و اذیت مردم و با آنها به مهربانی رفتار كردن است.»

[صفحه 153]

13- «كسی كه به روز جزا ایمان دارد، به مال دنیا حرص نمی ورزد.»

14- «هر چیزی می تواند عوض شود جز عادت.»

15- «كسی كه تنبلی كند حقوق شخصی و اجتماعی خود را از دست خواهد داد.»

16- «دین با بوالهوسی موافق نیست و بوالهوسی دشمن مسلّط بر عقل و خرد است.»

17- «از امام علی پرسیده شد، نیكویی در چیست؟ او فرمود: نیكویی كثرت مال و اولاد نیست، بلكه زیادی علم است.»

18- «بی عدالتی قضات (داوران دادگاهها) ننگین ترین رفتار است.»

19- «بالاترین شفقت و دلسوزی برابر بودن با شرایط و ثروت برادران است.»

20- «كجایند دیكتاتورها و فرزندان دیكتاتورها؟»

21- «مال و ثروت سرچشمه ی همه ی گناهان است.»

22- كسی كه تو را از گناه برحذر می دارد، مثل كسی است كه به تو نوید می دهد.»

23- «كسی كه پیشوای مردم می گردد بایستی خودش را تعلیم و آموزش دهد بعد سایرین را، تعلیم و تدریس او بایستی با عمل باشد نه با زبان، كسی كه آموزش می دهد و به خودش دستور می دهد شایسته ترین كس برای احترام است از كسان دیگری كه آموزش

[صفحه 154]

می دهند و مردم را امر می نمایند.»

24- «هیچ ثروتی سودمندتر از عقل و خرد نیست.»

25- «هیچ تنهایی غم انگیزتر از تكبر و جاه فروشی نیست.»

26- «هیچ فهم و ادراكی به خوبی كاردانی و سلیقه نیست.»

27- «هیچ بزرگمنشی چون پرهیزكاری و دوری از گناه نیست.» یا مطابق روایت دیگری: «هیچ جرأت و شهامتی چون دوری از گناه نیست.»

28- «هیچ مهربانی مثل خوش خلقی نیست.»

29- «هیچ ارثی چون ادب نیست.»

30- «هیچ راهنمایی جز لطف خدا و بهره ای چون عاقبت به خیری نیست.»

31- «هیچ تجارتی مثل نیكوكاری نیست.»

32- «هیچ سودی چون پاداش الهی نیست.»

33- «هیچ تقوایی مثل كراهت از چیزهای مشكوك نیست.»

34- «هیچ دانشی مثل تفكر و اندیشه نیست.»

35- «هیچ عبادتی چون انجام احكام دینی نیست.»

36- «هیچ عقیده ای مثل حیا و شكیبایی نیست.»

37- «هیچ آقایی و بزرگی چون فروتنی نیست.»

[صفحه 155]

38- «هیچ افتخاری چون دانش نیست و هیچ مددكاری مثل مشورت با دوستان دانا نیست.»

39- «ارزش هر مرد به قدر خوبی اوست.»

40- «دانش را از هر كجا كه ممكن است فرا گیرید.»

41- «هر چیز حساب كردنی (مادیات) از میان می رود و هر چه را انتظار می كَشی سرانجام می رسد.»

42- «زن چون عقرب است، اما نیش او شیرین و عزیز است.»

43- زبان چون حیوان درنده خوی و وحشی است، هرگاه از بند آزاد شود.»

44- «زمان مرگ نزدیك است و دوستی با رفقا كوتاه.»

45- «پرهیز از گناه آسانتر از بعداً توبه كردن است.»

46- «هر كس كه در پی ثروت است، همه چیز را انكار می كند و هر كس كه فقط به فكر و عقیده ی خود عمل می كند، خود را به هلاكت می اندازد. وقتی كه او با دیگران مشورت می كند، در فهم و ادراك آنها سهیم شده است.»

47- «نزد من عقیده و فكر یك مرد با تجربه تحسین برانگیزتر از یك جوان زبردست و ماهر است.»

48- «من خدا را با تغییر تصمیمات و شكستن اراده ها و حل شدن مشكلات به خودی خود شناختم (یك قدرت غیرطبیعی در بالا بر امور ما نظارت دارد).»

[صفحه 156]

49- «مبادا نعمتهای خدا را رها كنید (قدر نشناسید) زیرا هر چیز كه شما نادیده بگیرید دوباره برنمی گردد.»

50- «آن مایه ی تعجب من است كه چگونه بخیل به سوی فقر می شتابد در حالی كه از فقر دوری می كند (با امساك، از فقر فرار می كند ولیكن مثل فقرا بسر می برد) و ثروتی كه جویای آن است از دست می دهد. او مثل فقرا در این دنیا زندگی می كند و مثل ثروتمندان در قیامت بازخواست خواهد شد و همچنین متحیرم از مرد خودپسند و خودرأی كه دیروز چون قطره ی گندیده آب منی بود و فردا لاشه ای متعفن خواهد شد و باز متحیرم از مردی كه شك می كند در وجود خدا، در صورتی كه او بر مخلوقاتش نظاره می كند و باز مایه ی تعجب من است كه انسان می بیند هر كسی به راهی می رود كه همه می روند (می میرند) اما مرگ خودش را فراموش می كند و تعجب می كنم از كسی كه دنیای بعد را انكار می كند، در صورتی كه دنیای اول را دیده است و باز تعجب من از كسی است كه در این دنیای زودگذر سرگرم زیاد كردن ثروت است و غافل از دنیای جاودان آینده است.»

51- «در طول مدت پاییز خود را از سرما حفظ كنید و در آخر زمستان از سرما خوب استقبال كنید زیرا همان طور كه در اوّل، سرما بر روی تنه ی درختان اثر می گذارد در پایان سرما (بهار) به درختان شادابی می بخشد (بر روی بدن انسان هم همانگونه اثر می گذارد).»

52- «من طوری اسلام را توضیح می دهم كه كس دیگری قبلاً توضیح نداده باشد. اسلام همان تسلیم است و تسلیم ثبات و استواری در دین است و

[صفحه 157]

ثبات در دین عقیده خود را آشكار كردن است و اظهار به دینداری، انجام تعهد و پیمان با خداست و انجام تعهد همان "عمل" است.»

53- «از دست دادن فرصت سبب غم و اندوه است.»

54- «هر كس در زندگی میانه روی كند هرگز فقیر نمی شود.»

55- «وقتی كه خدا در نظر بگیرد یكی را خوار و ذلیل كند، او را از دانش و علم دریغ می دارد (توفیق كسب دانش به او نمی دهد).»

56- «مردم دشمن نادانی خود هستند (چون نادان هستند همه چیز را انكار می كنند).»

57- «كسی كه چند عقیده و نظریه را فرا می گیرد (بر اثر مشورت با دیگران) جاهای فریب و تقلب را درك می كند (محلهای نادرستی و غلط را می شناسد).»

58- «بدكار و شریر را با نیكی كردنِ به نیكوكار تنبیه كنید.»

59- «لجاجت تدبیر و رأی را باطل می كند.»

60- «نتیجه ی سهل انگاری تأسف است و نتیجه ی دوراندیشی و احتیاط سلامت و ایمنی است.»

61- «هر آیینه دو دعوت مختلف به عمل آید یكی از آنها گمراهی است.»

62- «وقتی كه حق به من معرفی شد، من درباره ی آن شك نكردم.»

63- «هر كس از حق پا را فراتر گذاشت به هلاكت می افتد.»

[صفحه 158]

64- «اگر صبر و شكیبایی به كسی تسكین و آرامش ندهد، بی صبری او را خواهد كشت.»

65- «ای فرزند آدم، آنچه كه تو بیش از لزوم به دست آوری، تو فقط برای وارث نگه داری می كنی.»

66- «هر ظرفی با آنچه كه در آن قرار می دهی پر می شود، جز ظرف دانش كه وسعت می گیرد.»

67- «هر درختی كه تنه ی آن صاف است، شاخه های زخیمی دارد.»

68- «حسادت یك دوست حاكی از عدم حقیقت اوست.»

69- «آن عدالت نیست كه به واسطه ی احتمالات حكم داده شود.»

70- «ظلم بر مردم بدترین زاد و توشه روز داوری است.»

71- «بهترین عمل یك فرد كریم آن است كه هر چه می داند نادیده بگیرد (عیب و نقص مردم را پنهان دارد).»

72- «نتیجه ی سكوتِ زیاد هیبت است، عدالت پیوستگی ها و ارتباطات را زیاد می كند، سخاوت و بخشش منزلت و احترام را بالا می برد، وفور نعمت، با فروتنی و با مقاومت با سختیها، سیادت و بزرگی حاصل می شود، مخالفِ با رفتار خوب از قدرت می افتد و صبر و تحمل بر یك مرد احمق، دوستان زیاد می شوند.»

73- «كمیل بن زیاد از اصحاب خاص حضرت امام علی (ع) بود. او می گوید: "روزی حضرت امام مرا به خارج از شهر برد و پس از اینكه آه

[صفحه 159]

عمیقی كشید فرمود: ای كمیل، قلبها ظرف دانش هستند و بهترین آنها قلبهایی هستند كه خوب محتوای خود را حفظ كنند. بنابراین به آنچه من می گویم دقت كن:

مردم بر سه دسته هستند: یكی آنكه عالم ربانی است (دانشمندی كه خدای بزرگ علم را بر او الهام می كند) كه آزاد از شهوانیت و مادیات هستند و پس از آن جستجوكنندگان علم هستند كه در راه رستگاری و نجات قدم می زنند. سپس مردم معمولی هستند كه دنبال هر دعوت كننده ای می دوند و در مسیر هر صدایی قرار می گیرند. آنها نور دانش را جویا نیستند و هیچ حمایت قابل اعتمادی را كسب نمی كنند.

ای كمیل! بدان كه دانش مسلماً بر ثروت ترجیح دارد، تو به وسیله ی علم نگهداری می شوی، در صورتی كه تو مجبوری از مال و ثروت پاسداری كنی، ثروت با خرج كردن كم می شود و علم با صرف كردن زیاد می شود و كسی كه در خانواده ی ثروتمند رشد می كند، وقتی كه ثروت تمام شود او نمی تواند سختیها را تحمل كند.

ای كمیل! تحصیل دانش یكی از پایه های دین است و دین بر مدار دانش می چرخد. یك انسان دانشمند، با آگاهی در راه دین قدم می گذارد و با آن در تمام عمر و بعد از مرگش نیز كسب شهرت می كند، دانش حكمفرمایی می كند و به ثروت فرمان داده می شود.

ای كمیل! ثروتمندان اگر چه روزگار درازی عمر كنند خواهند مرد ولی دانشمندان تا زمانی كه دنیا برپا است باقی می مانند. بدنهای آنها خاك می شود ولیكن شخصیت آنها برای همیشه در دلها قرار می گیرد".

سپس حضرت به سینه اش اشاره كرد و فرمود ": این جا مملوّ

[صفحه 160]

از دانش است و ای كاش می توانستم كسی پیدا كنم كه آن را حمل كند (تحمل فراگرفتن آن را داشته باشد). آری من آن كس را به دست آوردم، ولی من نمی توانم به او اعتماد كنم زیرا او ممكن است كه از دین در راه خواسته های دنیایی سؤاستفاده كند و او لطف و بخشش خدا را بر علیه بندگانش به كار گیرد و بدین وسیله بر مردم مسلط شود و یا ممكن است پیرو حقیقت باشد اما هیچ بصیرتی در قلبش نباشد و در نتیجه موقعی كه شك و تردیدی ظاهر شود آن را در مغز خود كم كم تلقین می كند و بالاخره جانب آن را می گیرد. بنابراین نه این و نه آن، به قدر كافی خوب نیستند و به آسانی در شهوات فرو می روند و حریص ثروت شده مال اندوزی می كنند. هر دو آنها به هیچ وجه پیرو دین نیستند، به این طریق دانش با مرگِ آورنده اش ناپدید می شود.

اما زمین هرگز از آن كسان كه دلایل و حجتهای خدا را آشكارا و در نظر مردم پاسداری می نمایند (پیشوایان ما شیعیان (ع» و یا ایشان برای اینكه خواسته های خدا (واجبات و قوانین شرعی) باطل و برای همیشه متوقف نگردد آن دلایل را پنهان می دارند.

آنها چند نفرند و در كجا هستند؟ اگرچه نفرات كمی هستند اما در نظر خدا بسیار ارجمند می باشند.

خداوند نشانه ها و دلایل خود را به وسیله ی آنها حفظ می كند و آنها آن دانشها را (همان گونه كه به خودشان سپرده شده است) به دیگران می سپارند تا تخم دانش را در قلب آنها درو كنند.

دانش، آنها را به درك و فهم حقیقی كشانده است و در نتیجه آنها راهنمای روح ایمانِ محكم به خدا خواهند بود.

آنها آنچه را كه مردم لاابالی (بی بندوبار) سخت می گیرند،

[صفحه 161]

آسان فرض می كنند و آنچه را كه نادان، بیگانه می پندارد، آنها با آن آشنا می گردند.

آنها با بدنهایشان در این دنیا زندگی می كنند، اما روح آنها با آسمانها پیوستگی دارد (با خدا ارتباط دارند).

آنها مظهر و جانشین خدا بر روی زمین هستند و مردم را به دین خدا می خوانند. چقدر من مشتاق دیدار آنها هستم. ای كمیل حالا هر كجا كه می خواهی برو".»

74- «كسی كه ثروتمندی را برای خاطر ثروتش تعظیم كند، ثلث ایمانش را از دست داده است. هرگاه مردی كه قرآن تلاوت می كند و پس از مرگ به جهنم رود از آن كسانی است كه آیات قرآن را به مسخره می گیرند و هرگاه قلب مردی به دنیا علاقمند گردد، او مبتلای به سه چیز می گردد: غم پی درپی كه هرگز او را ترك نخواهد كرد، حرص بی پایان و میل و آرزوی غیرقابل حصول.»

75- «همان طور كه ثروت مفید است قناعت هم ارزنده است و همان طور كه نعمت خدا داده، پسندیده است، خوش خلقی هم پسندیده است.»

76- از او معنی گفتار خدا را پرسیدند، بعد از اینكه خدا از مرد یا زن نیكوكار تمجید می كند می گوید: «ما مسلماً به او یك زندگی خوش و راحتی عطا می كنیم.» امام فرمود: «كسی كه قانع و سازگار باشد.»

77- «با كسی كه وسایل زندگی و معاش به حد وفور دارد شریك شو زیرا او در بدست آوردن معاش و ثروت خوشبخت تر است و امید می رود از این حیث سهم تو را هم زیاد كند.»

[صفحه 162]

78- از او معنی گفتار خدا را پرسیدند كه می گوید: «خدا به عدالت و احسان سفارش می كند.» امام علی فرمود: «به دیگران فشار وارد نكنید تا بر آنها مسلط گردید (نسبت به مردم مهربان باشید).»

79- امام علی به فرزندش امام حسن فرمود: «ابتدا تو دعوت به جنگ مكن اما اگر به جنگ دعوت شدی پاسخ مثبت بده چون كسی كه به جنگ دعوت می كند یاغی است و یاغی بایستی هلاك گردد.»

80- از او معنی خردمند پرسیده شد. امام علی (ع) فرمود: «خردمند كسی است كه هر چیز را در جای صحیح خود قرار دهد.» سپس پرسیدند كه نادان را تعریف كند. او فرمود: «هم اكنون آن را تعریف كردم» (كسی كه چیزها را در جای مناسب خود قرار ندهد).

81- امام فرمود: «به خدا سوگند این دنیایی كه شما برای به دست آوردن آن با هم مثل سگان و لاشخورها سر و دست می شكنید، در نظر من از یك تكه استخوان خوك كه در دست یك نفر جذامی باشد پست تر است.»

82- «به طور كلّی تمام زنان شرور و فتنه جو هستند و تأسّف آورتر كه مرد نمی تواند راه فرار از او را پیدا كند (مرد به وجود او احتیاج دارد).»

83- امام علی فرمود: «مردی كه كارهایش از روی بی دقتی باشد، حقوق حقه ی خود را از دست می دهد و كسی كه سخنِ سخن چین را باور كند دوستانش را گم می كند.»

84- «یك تكه سنگ كه از راه نامشروع به دست آمده و در ساختمان

[صفحه 163]

خانه ای قرار گیرد، گروگان خرابی آن (خانه) است.»

85- «روزی كه ظالم از دست مظلوم عذاب می كشد، به مراتب سخت تر از روزی است كه مظلوم از ظالم می كشد (زیرا عذاب كشیدن در این دنیا آسانتر از آخرت است).»

86- «وقتی كه پاسخها متعدد باشند، حقیقت ناشناخته می ماند (معلوم نیست كدام پاسخ حقیقت را روشن می سازد.)»

87- «زمانی كه امكانات زیاد می شوند، آرزوها كم می شوند.»

88- «كسی كه نسبت به تو عقیده خوب دارد، عقیده ی او را محقّق دار (سعی كن كه عقیده ی او ثابت بماند).»

89- «بهترین كار آن است كه تو مجبور به انجام آن هستی (واجبات خدا را انجام دادن است).»

90- «محنت و تلخ كامی این دنیا مایه ی خوشی دنیای بعد است و خوشی این دنیا باعث مرارت آخرت است.»

91- «خشم یك نوع جنون است، زیرا وقتی مرد به حواس خود برمی گردد (خشم فرو می نشیند) پشیمان می شود كه غضب كرده است و اگر پشیمان نشود گواهی بر دیوانگی اوست.»

92- «سلامتی از حسادت نداشتن حاصل می شود.»

93- «اگر سخن مرد خردمند معقول و عملی است، آن شفا است و اگر خطا بود مرض است.»

[صفحه 164]

94- «كارهای كوچك اگر به دقت ادامه داشته باشند، مفیدتر از كارهای بزرگ است كه با شتاب انجام گیرند.»

95- «بین تو و پند و نصیحت، پرده ای از تكبر و خودخواهی وجود دارد.»

96- «چنانچه دانشمند درنگ نماید، نادان از حد خود پا فراتر می گذارد.»

97- «دانش، راه آنها كه بهانه جویی می كنند می بندد.»

98- از امام علی (ع) راجع به قضا و قدر پرسیده شد، او فرمود: «آن راه تاریكی است قدم در آن نگذارید و آن اقیانوس ژرفی است در آن غوّاصی نكنید، آن از اسرار خداست (برای گشودن آن سرّ) به خود زحمت ندهید.»

99- امام علی (ع) فرمود: «من در قدیم دوست عزیزی داشتم كه خیلی مورد احترام من بود، زیرا دنیا در برابر چشم او خوار بود، او شكم پرست و سورچران نبود و آنچه را كه نمی توانست بیابد آرزو نمی كرد. او بیش از آنچه كه نمی توانست به دست بیاورد درخواست نمی كرد (بیش از حق خود توقع نداشت)، تمام وقت را ساكت و آرام بود، وقتی كه صحبت می كرد سخن گویان دیگر را ساكت می كرد. او تشنگی سؤال كنندگان را فرو می نشاند، او ظاهراً فروتن و باحیا بود ولی در موقع جنگ مثل شیر جنگل بود. او هیچ وقت اقامه ی دلیل نمی كرد، مگر در حضور قاضی. او هیچ وقت كسی را در موضوعات جزئی ملامت نمی كرد تا وقتی كه عذر و بهانه او را گوش می كرد. او هیچ گاه درباره ی دردسر و زحمتی سخن نمی گفت، جز بعد از رفع مزاحمت او هر كاری كه انجام می داد می گفت (قول می داد) و درباره ی

[صفحه 165]

كاری كه انجام نمی داد چیزی نمی گفت.

اگرچه او در سخن گفتن مسلط بود اما در سكوت هم مغلوب نمی شد (اگر مطلبی را ادا نمی كرد در سكوت هم حق به جانب او بود). او دوست می داشت بیشتر ساكت باشد تا اینكه صحبت كند. اگر او بنا بود با دو چیز رو به رو شود با آن چیز كه نزدیك به هوی و هوس بود مخالفت می كرد.

بنابراین شما باید این صفات پسندیده را فرا گیرید، اگر نمی توانید آنها را تمام یاد بگیرید شما بدانید كه فراگرفتن قسمتی از آن بهتر است از اینكه همه آنها را ترك كنید.»

100- از امام پرسیده شد راجع به مسافت بین مشرق و مغرب. او جواب فرمود: «آن برابر است با یك روز سفر خورشید.»

101- او فرمود: «با احمق رفاقت نكنید زیرا او كارهایش را زیبا جلوه می دهد و دوست دارد تو هم مانند او باشی.»

102- امام فرمود: «دوستان تو سه قِسم و دشمنان تو هم سه نوع اند: دوست تو كه دوست توست و دوست دوستت و دشمن دشمنانت و دشمنان تو عبارتند از دشمنانت و دشمن دوستانت و دوست دشمنت.»

103- مولا امیرالمؤمنین مشاهده فرمود كسی مشغول ضدیّت با دشمن خویش است كه آن عمل برای خودش نیز زیان آور است، بنابراین فرمود: «تو مثل آن كس می مانی كه نیزه را در میان سینه اش فرو می كند تا آنكه در عقب نشسته است بِكُشَد.»

104- امام علی فرمود: «چقدر مایه ی عبرت و پند وجود دارد و چه قدر كم از

[صفحه 166]

آنها سرمشق می گیرند.»

105- «كسی كه برای جنگ و دعوا پافشاری می كند به گناه می افتد و اگر كسی در گناه افتاد تحت تأثیر گناه قرار می گیرد و برای جنگ طلب سخت است كه از گناه پرهیز كند.»

106- «فقیر و تهیدست پیغام آور و نماینده ی خداست. كسی كه او را رد كند خدا را رد كرده است و كسی كه به او چیزی ببخشد به خدا بخشیده است.»

107- «یك مرد غیرتمند هرگز زنا نمی كند (چون مكافات دارد).»

108- «یك مرد ممكن است راحت بخوابد وقتی كه بچه اش را از دست بدهد و نمی تواند بخوابد زمانی كه ضرری به اموالش برسد.»

109- «او فرمود پادشاهان پاسبانان خدا هستند در روی زمین.»

110- امام علی فرمود: «كمترین حق خدا بر شما به كار نگرفتن نعمتهای او در ارتكاب گناه است.»

111- «امام فرمود: «بی نیازی در معذرت خواهی، بهتر است از پیش كشیدن بهانه ی حقیقی. (اینكه معذرت خواهی نكند بهتر است از اینكه با دلیل خطا كند.)»

112- «بالاترین ثروت آن است كه كسی به آنچه در دست مردم است چشم داشتنی نداشته باشد.»

113- «زمانی خواهد رسید كه هیچ از قرآن باقی نخواهد ماند جز

[صفحه 167]

نوشته اش و از اسلام جز نامش، در این روزگار مسجدها به فراخور ساختمانش جمعیت می شود و درباره ی هدایت مردم بد و خراب است. كسانی كه در مساجد جمعیت كنند و در مساجد توقف نمایند بدترین همه ی آدمها هستند. زیرا فتنه ها و شرارت از آنها ظاهر خواهد شد و تمام گناهان به سوی آنها می چرخد. هرگاه كسی از مساجد كناره گیری كند آنها او را به آنجا برمی گردانند و اگر كسی از آنجا عقب افتاد آنها او را به سوی آن جلو می برند.

خدای ذوالجلال می گوید ": به ذات خودم سوگند یاد می كنم كه بر سر آنها بلائی می آورم كه در آنجا خردمند و زیرك هم متحیّر و سرگردان باشد كه چگونه خودش را از مهلكه نجات دهد" و خدا این كار را خواهد كرد. ما از او طلب عفو می كنیم كه از روی نادانی، اشتباه كنیم.»

114- «او می فرماید ای مردم از خدا بترسید (از گناه دوری كنید) زیرا انسان بیهوده و باطل آفریده نشده است تا خودش را با سرگرمیها مشغول كند و نه آنچنان آزادی دارد كه كارهای مبتذل انجام دهد. »

115- «سخن در اختیار توست تا از دهنت نپریده وقتی كه آن را ادا كردی تو در اختیار آن هستی، بنابراین مواظب زبانت باش همچنانكه از طلا و پولت مواظبت می كنی زیرا بعضی اوقات ممكن است با حرف نعمتی سلب گردد و ایجاد زحمت نماید.»

116- «او فرمود: آنچه نمی دانی مگوی، بلكه همه ی آنها هم كه می دانی نیز مگوی.»

117- «هر كس كه گرفتار امور مختلف شود، او اسیر چاره جویی برای

[صفحه 168]

خلاصی از آنهاست (زمان زیادی طول می كشد تا گره ها را باز كند).»

118- «هر چه از دنیا پیش آید از آن استفاده ببر و آنچه كه از تو كناره می گیرد تو هم خود را كنار گیر. اگر نمی توانی چنین كنی در طلب و جستجو، حد اعتدال را پیش گیر.»

119- امام علی (ع) فرمود: «اغلب یك حرف (پیشنهاد) مؤثرتر از یك حمله است. (پیش از وقوع جنگ، پیشنهادها ردّ و بدل شود.)»

120- او فرموده است: «كسی كه مخالف حق است به وسیله ی حق از پا درمی آید.»

121- حضرت امام علی (ع) به مأمورش زیادبن ابیه فرمود: «با مردم به عدالت رفتار كن و از بی عدالتی و تجاوز (به حقوق مردم) برحذر باش زیرا تجاوز مردم را به سرگردانی می كشاند و بی عدالتی آنها را بر ضد تو مسلح می سازد.»

البته آنها كه خود را با زندگی ساده عادت می دهند و بدون چیزی به سر می برند و با هوی و هوس مخالفت می كنند، خداوند نور دانش را در قلب آنها می ریزد خصوصاً اگر آن سادگی توأم با پرهیز از گناه باشد. در اثبات این گفته به مرتاضان هندی كه نفس خود را ریاضت می دهند اشاره می كنم. آنها به واسطه ی اینكه زمانی خود را از خوشیها و لذتها محروم می سازند و با آرزوها و خواهش دل مخالفت كرده و در مقابل سختیها مقاومت می كنند، به آسانی حوادث آینده ی طبیعت را پیش بینی می كنند، پس مسلماً مردان خدا كه با اطاعت از خدا و دوری از گناهان نفس خود را

[صفحه 169]

ریاضت می دهند، قلب آنها فرودگاه نور دانش خدا می گردد و در نتیجه به اغلب اسرار خلقت و آفرینش با خبر می شوند.

امام علی (ع) به جهت سادگی زندگی و تقوی و پرهیزكاری، ضرب المثل است و تمام این زمینه ها او را در علم و آگاهی نابغه ساخته است.

اظهارات زیاد و به قدر كافی در این زمینه موجود است كه گفته شود اما اجازه دهید به بعضی از گفته های پیغمبر (ص) درباره ی مقام علمی امام علی (ع) اشاره بنمایم و این موضع را در همین جا خاتمه دهم:

حضرت پیغمبر (ص) فرموده است: «من شهر علم هستم و علی دروازه ی آن، هر كسی كه دوست دارد وارد شهر علم گردد بایستی از دروازه[2] آن داخل شود (از طریق امام علی می توان به علم پیغمبر دسترسی پیدا كرد).

و باز فرموده است: «در این زمان علی (ع) از تمام شما داناتر است.»[3] .

آری او اعجوبه ای در دانش بود چنان كه بارها از او شنیده شده است: «آنچه كه می خواهید از من سؤال كنید، قبل از اینكه مرا از دست بدهید.»

[صفحه 170]


صفحه 149، 150، 151، 152، 153، 154، 155، 156، 157، 158، 159، 160، 161، 162، 163، 164، 165، 166، 167، 168، 169، 170.








    1. الف- قاضی فضل الله ابن روزبهان، در كتاب ابطال الباطل،

      ب- ابن حجر عسقلانی، در كتاب التهذیب، صفحه ی 337، چاپ دكن حیدرآباد،

      ج- ابن حجر، در كتاب اسابه، جلد دوم، صفحه ی 509، چاپ مصر،

      د- حاج احمد افندی، در كتاب هدایت المرتاب، صفحات 146 و 152،

      ه- امام احمد حنبل، در كتابهای مسند و فضائل،

      و- حافظ ابو نعیم اصفهانی، در كتاب حلیة الاولیاء.

    2. حاكم نیشابوری، امام ثعلبی، محمد جزایری، محمد بن یوسف گنجی، خطیب خوارزمی، و بسیاری دیگر از دانشمندان بزرگ سنی این حدیث را روایت كرده اند.
    3. الف- ابن ابی الحدید، در شرح نهج البلاغه، جلد سوم، صفحه ی 40،

      ب- میر سید علی همدانی، در مودة القربی، و بسیاری دیگر.